جعبه ابزار مدیریت کسب و کار (۶) – الگوی SIPOC

فروردین ۱۳, ۱۴۰۱ فروردین ۱۳, ۱۴۰۱

SIPOCابزاری گرافیکی است که برای شناسایی ابعاد و جنبه‌های مختلف یک فرآیند به کار می‌رود.  این نمودار یکی از ابزارهای شش سیگما (Six Sigma) است که در سایر رویکردها و متدولوژی‌ها نیز به کار گرفته می‌شود. ...

جعبه ابزار مدیریت کسب و کار (۵) – الگوی ارزیابی راه‌کارها (راه‌حل‌ها)

فروردین ۴, ۱۴۰۱ فروردین ۴, ۱۴۰۱

کسب و کارهای ما همواره با مسایل، مشکلات، نیازها و فرصت‌های ریز و درشتی مواجه هستند که باید راهکارهای مناسبی برایشان انتخاب شود. در بسیاری اوقات اولین راه‌کار انتخاب می‌شود و در مواردی نیز که راه‌کارها...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۸)

فروردین ۴, ۱۴۰۱ فروردین ۴, ۱۴۰۱

تازه از دوره کارشناسی فارغ‌التحصیل شده بودم، که یکی از دوستای پدرم زنگ زد و ازم پرسید می‌تونم با Ansys تونل طراحی کنم؟ به بهانه‌ای پاسخ رو به فرداش موکول کردم. شبش به دو نفر از بچه‌ها زنگ زدم، یکی Ans...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۷)

فروردین ۴, ۱۴۰۱ فروردین ۴, ۱۴۰۱

تو دوره سربازی، به صورت پارت‌تایم و ساعتی چند جایی کار می‌کرد. یکی‌ش شرکتی بود که تمرکز خدمات «برنامه‌ریزی و کنترل پروژه» بود. مدیر مستقیم من آقای «م» بود. یه روز گفت کارفرما از مون خواسته یه سیستم مد...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۶)

اسفند ۲۷, ۱۴۰۰ اسفند ۲۷, ۱۴۰۰

اولین جایی بود که کار مشاوره می‌کرد. آقای «ا» پیرمردی متمول، خودساخته و عصبانی بود که تمام مدت تو کارگاه بد و بیراه می‌گفت و فحش می‌داد. در اولین دیدار بهشون گفتم اگر قراره باهم کار کنیم، مطلقا بدوبیر...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۵)

اسفند ۲۷, ۱۴۰۰ اسفند ۲۷, ۱۴۰۰

چند سال پیش ازم خواسته شد در شرکتی که آقای «ط» مدیرعامل بودن، دفتر مدیریت پروژه راه بندازم. سوال اول از آقای ط و سایر مدیران: چرا دفتر مدیریت پروژه می‌خواهید؟ پاسخ: تو مشاوری و باید بگی چرا! سوال بعدی...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۴)

اسفند ۲۷, ۱۴۰۰ اسفند ۲۷, ۱۴۰۰

آقای «ف» راهبری یک هلدینگ بزرگ رو با صدها پروژه ریز و درشت برعهده داشتند و من به عنوان مشاور وظیفه داشتم سیستمی برای پایش پروژه‌ها راه‌اندازی کنم (شاید حدود ۱۵ سال پیش). قرار شد هر ماه ۲ جلسه ۴ ساعته ...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۳)

اسفند ۲۷, ۱۴۰۰ اسفند ۲۷, ۱۴۰۰

آقای «م» رسما از مصرف دخانیات بیزار بود (یکی از دلایل ارادت من به ایشون همین بود). در روزای اول همکاری من با مجموعه سیگار کشیدن در تراس‌ها و بالکن‌ها رو ممنوع کرد. همه به پشت‌بام هجوم بردن و در گام بع...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۲)

اسفند ۲۷, ۱۴۰۰ اسفند ۲۷, ۱۴۰۰

حدود ۱۲ یا ۱۳ سال پیش در یک شرکت مهندسی مشاور، کار مشاوره و آموزش مدیریت پروژه انجام می‌دادم. این شرکت مدیرعاملی بسیار جدی داشت به اسم آقای «م». آقای م در عین جدیت روحیات جالبی داشت. اولین سوالی که از...

خاطراتی از مشاوره‌ها و آموزش‌ها (۱)

اسفند ۲۷, ۱۴۰۰ اسفند ۲۷, ۱۴۰۰

بیش از یک‌سال پیش عزیز خیلی عزیزی (بعدا باهم دوست هم شدیم)،‌که از سرنوشت شرکتش نگران بود، ازم خواست که کمی بهش مشورت بدم. به‌طور طبیعی و با علاقه شروع کردیم. بعد از مدتی روی موارد بحرانی تهدید کننده ش...