تکه‌هایی از یک کتاب – چهار هزار هفته (بخش دوم)

آنچه در ادامه می‌آید تکه‌هایی از کتاب «چهار هزار هفته – مدیریت زمان برای انسان فانی» است، که توسط «اولیور برگمن» نوشته شده و نسخه فارسی آن با ترجمه «میثم همدمی» توسط «نشر نوین» منتشر شده‌است.

• اجازه دهید با پرمشغلگی آغاز کنیم پر مشغلگی یگانه مشکل ما با زمان نیست. این‌گونه هم نیست که همه افراد به چنین مشکلی دچار باشند. با این حال، پرمشغلگی تصویری ملموس از تلاش‌های ما برای مبارزه با محدودیت‌های ذاتی‌مان ارائه می‌دهد و نتیجه این تصور فراگیر است که باید فراتر از حد توانمان کار کنیم البته پر مشغلگی عنوانی غلط‌انداز محسوب می‌شود، زیرا قطعاً انواع خاصی از پرمشغلگی می‌توانند خوشایند باشند.

• بهترین پادزهر برای رهایی از فشار زمان و نخستین گام جهت به آغوش کشیدن محدودیت‌های زندگی است در عمل هرگز نمی‌توانیم برای تک‌تک کارهایی که مهم یا نسبتاً مهم می‌پنداریم وقت بگذاریم مهم بودن کارها مقوله‌ای ذهنی است.

• اگر هم در فتح این اولویت‌های مهم موفق عمل کنید، متوجه خواهید شد که اهداف تازه‌ای رخ می‌نماید.

• کافی است برای سرعت عمل خود شهرتی دست و پا کنید، آن وقت است که کارهای بیشتری بر سرتان آوار خواهند شد.

• وقتی خانم‌های خانه‌دار برای نخستین بار به وسایل «کمک کار» مانند ماشین لباس‌شویی و جاروبرقی دست یافتند، اصلاً در زمان‌شان صرفه جویی نشد؛ چرا که استانداردهای نظافت به قدری بالا رفته بودند که زمان اضافی صرف برآورده‌سازی آنها می‌شد. حالا خانم‌ها می‌توانستند پیراهن‌های همسرانشان را تنها پس از یک بار پوشیده شدن دوباره به حالت نو بازگرداند و این چنین نشان دهند چقدر عاشق شوهرانشان‌اند.

• بنا بر اسطوره های یونان باستان خدایان سیزیف را به سبب گستاخی‌اش مجازات می‌کنند. سیزیف محکوم می‌شود تا یک صخره عظیم را به بالای تپه‌ای هل دهد و سپس غلتیدن مجدد صخره به پایین تپه را ببیند. او محکوم است تا پس از بازگشت صخره به جای نخستش باز هم صخره را به بالای تپه برگرداند و تا ابد این کار را تکرار کند. در نسخه امروزی این افسانه سیزیف صندوق ورودی ایمیلش را خالی می‌کند به صندلی اش تکیه می‌دهد و نفسی عمیق میکشد و دوباره نوایی آشنا گوشش را می آزارد پیامی جدید دارید….

• در این شرایط شما به عنوان کسی که به سرعت به ایمیل هایش پاسخ می‌دهد، شهرتی برای خود دست و پا می‌کنید و بدین ترتیب افراد بیشتری ترغیب می‌شوند تا به شما پیام بدهند.

• اصل کلی نهفته در این واقعیت را شاید بتوان تله کارایی، نامید. کارایی بالاتر چه با اجرای تکنیک‌های بهره‌وری مختلف، چه با سخت کوشی بیشتر معمولاً احساس برخورداری از زمان کافی را به دنبال نمی‌آورد؛ چرا که اگر اتفاق رخ ندهد به اندازه‌ای مطالبات جدید پدید می‌آیند که تمامی زمان اضافی حاصل از این کارایی را خواهند سوزاند. بدین ترتیب است که شما به جای پاک کردن فهرست وظایفتان فهرستی طولانی تر ایجاد میکنید.

• جهان مدرن فهرستی بی‌انتها از کارهایی را ممکن ساخته است که به نظر می‌آید ارزش آزمودن داشته باشند. این وضعیت میان ایدئال‌های ما و کارهایی که واقعاً قادر به انجام دادنشان هستیم فاصله‌ای اجتناب ناپذیر و پرنشدنی ایجاد می‌کند.

• تدوین فهرست بلند بالایی از فعالیت‌های خوشایند کوششی است برای بلعیدن تجاربی که دنیا می‌تواند به شما ارائه دهد. تلاشی است در راستای نیل به این احساس که واقعاً زندگی را زیسته‌اید.

• هر قدر تجارب حیرت انگیز بیشتری را از سر بگذرانید، حس می‌کنید میتوانید تجارب بیشتری از این دست داشته باشید یا گمان می‌کنید چنین تجاربی باید برایتان رقم بخورند، بدین ترتیب است که حس غرق شدگی وجودی بدتر می‌شود.

• ایمیل نیز ابزاری بی‌بدیل برای پاسخ‌دهی به حجم بالایی از پیام‌هایی است که اگر ایمیل نبود اصلا وجود نداشتند. پیشرفت‌های فناورانه‌ای که برای «کنترل بر تمامی امور» به کار می‌گیریم در نهایت همواره موجبات درماندگی ما را فراهم می‌آورند، چرا که آنها حجم «تمامی اموری» را افزایش می‌دهند که می‌کوشیم بر انها کنترل داشته باشیم.

• بدترین وجه تله کارایی نه بعد کمی آن که بعد کیفی‌اش است. هرچه شما برای گنجانیدن امور متعدد در برنامه‌های‌تان سخت تر تلاش کنید زمان بیشتری را صرف امور کم اهمیت خواهید کرد. کافی است به رویکرد مدیریت زمان بسیار جاه‌طلبانه ای روی آورید که وعده‌اش پوشش‌دهی تمامی کارهای فهرست شماست، در این صورت احتمالاً خواهید دید که حتی فرصت پرداختن به مهم‌ترین امور فهرست‌تان را هم نخواهند یافت.

• هرچه این باور که می‌توان برای همه امور زمانی اختصاص داده در شما نیرومندتر باشد، کمتر از خودتان سوال می‌کنید که آیا به راستی تمامی فعالیت‌ها ارزش زمان گذاشتن دارند. در این صورت هرگاه با امور تازه‌ای مواجه می‌شوید، احتمالاً آنها را هم به فهرست کارهای ضروری‌تان اضافه می‌کنید. چون فرض شما این است که اختصاص این فضای زمانی تازه ابدا به قیمت قربانی کردن فرصت سایر کارهای شما تمام نخواهد شد.

• هر چه کارآمدتر شوید، به مخزن بزرگ‌تری برای رفع انتظارت دیگران بدل خواهید شد.

• جریان از این قرار است راه ثروتمند شدن شرکتهای نوپا در سیلیکون ولی شناسایی یک دغدغه یکی از آزردگیهای ناشی از اصطکاک زندگی روزمره و سیس یافتن راهی برای زدودن این دغدغه است.

• ابزارهای فراهم آورنده سهولت، کارها را آسان می‌کنند، اما توجه نمی‌کنند که آیا به راستی این آسانی‌ها در هر حوزه‌ای ارزشمندند یا خیر؟

• فعالیت‌ها به تدریج به دو نوع مجزا تقسیم می‌شوند: فعالیت‌هایی که بی‌اندازه سهل‌اند، اما پوچ به نظر می‌رسند یا با ترجیحاتمان همخوانی ندارند و فعالیت‌هایی که به شدت آزاردهنده‌اند، زیرا هنوز ابزاری برای سهل شدنشان طراحی نشده است.

• فرهنگ سهولت ما را به سوی تصویری فریبنده سوق می‌دهد، این تصور وجود دارد که می‌توان به صرف حذف امور کسالت‌بار زندگی، مجالی برای امور مهم‌تر یافت، اما این دروغ محض است.

برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید.

https://nashrenovin.ir/